میخواهمت اصرار هم دارم

گفتی که غم داری، بله دارم
غم دارم و بسیار هم دارم
گفتی که بیماری، بله هستم
دیوانه‌ام، آزار هم دارم

دیوانگی کم اعترافی نیست
من عاشقم، حرفی اضافی نیست
اما اگر این عشق کافی نیست
یک جان بی مقدار هم دارم

جان میدهم اما نمی بینی
این عشق بی حد را نمی بینی
می بینی اصلا یا نمی بینی؟
هر نیمه شب تکرار هم دارم

اشکم ولی با خنده میگویم
شادم ولی از گریه می گویم
آه ای خداوندا چه میگویم
غمگین ترین اشعار هم دارم

این شعر غمگین را نمی فهمی
این داغ سنگین را نمی فهمی
میخواهمت این را نمی فهمی
میخواهمت اصرار هم دارم

جامی بده، خُم را نمی خواهم
ننگ ترحم را نمی خواهم
چون حرف مردم را نمی خواهم
می گویم و انکار هم دارم

تا لطف باشد منتی هم هست
تا چشم باشد حسرتی هم هست
امروز اگر که طاقتی هم هست
در دست خود سیگار هم دارم

این پارگی ها از خوش اقبالیست
اینکه رفو هم می کنی عالیست
دستت رفوگر جان اگر خالیست
جز پیرهن شلوار هم دارم...

#سید_تقی_سیدی
دیدگاه ها (۱۰)

بلایی کز حبیب آید

رقص بهار_شهداد روحانی

به یک جمله با پوست سخت، به یک آغوشِ پر از کلمه با دستای سرخ ...

یادته یارجان! بهت گفته بودم من خیلی حسودم...گفته بودم من یه ...

دستم خواب رفته بود، دست راستم که گذاشته بودم زیر سرت و خوابت...

#طلوعِ‌چشمهایت...به خیالم می‌روی و از یاد خواهم برد نگاه ملی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط